قبر واقعی آدم در خاک نیست ، بلکه در قلب کسی است که فراموشت نمیکند . . .
.
.
.
نمیدونم چون عزیزی دوستت دارم یا چون دوستت دارم عزیزی !؟
.
.
.
در میان بغض کوچه ها من همان تنها ترینم / گر میان هر نگاهی صوت غمگینی شنیدی
یاد کن از قلب بی تابی که هر دم یاد معشوق است . . .
.
در فلسفه وفا چنین آمده است ، دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج . . .
.
.
تو در انجا ، من اینجا بی قرارم / دل صبری تو داری من ندارم
به قربون دل صبرت بگردم / به دیدار شریفت انتظارم . . .
.
.
.
دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی / لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی . . .
.
.
.
تک کل واشده ای گفت صبا را عشق است / بلبل آمد به میان گفت صدا را عشق است
گل و بلبل بنشسته به کنار / سنبل آمد بی میان گفت وفا را عشق است . . .
.
.
.
غرق ترانه میشوم از نگاه گاه گاه تو / کاش خانه ای بنا کنم در حوالی نگاه تو . . .
.
.
.
گفتی چو خورشید زنم سوی تو پر / چون ماه شبی میکنم از پنجره سر
اندوه که خورشید شدی تنگ غروب / افسوس که مهتاب شدی وقت سحر . . .
.
.
.
یادت باشه یادتو به یادم میمونه / یادی کن که یاد ما هم به یادت بمونه . . .
.
.
.
مهم این نیست که در عشق شکست بخوری ، مهم این است که در عشقی
که به خدا داری شکست نخوری . . .
.
.
.
همین امروز دوستم بدار ، شاید فردائی نباشد . . .
.
.
.
دانی که چرا ز میوه ها سیب نکوست / نصفش رخ عاشق است ، نصفش رخ دوست . . .
.
.
.
باز آمدنم به خدمتت دیر نشد / اندیشه مکن دلم ز تو سیر نشد
یک موی تو را به عالمی نفروشم / تو جان منی ، کسی ز جان سیر نشد . . .
.
.
.
من کویر خسته ام نوئی نم نم بارون / دلم برات تنگ شده کجائی ای مهربون . . .
.
.
.
در مدرسه زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا ، یادمان باشد برای محبت
تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود . . .
.
.
.
من به چشمان پر از مهر تو عادت دارم / به تو و طرز نگاه تو ارادت دارم
عطش حسرت دیدار تو را پایان نیست / اشتیاقی است که هر لحظه و هر ساعت دارم
.
.
.
سکوتی بود بر قلبم که با آن میزدم فریاد / اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد . . .
.
.
.
می نالم از جدائی ، ای نازنین کجائی / سوزم ز هجرت ای بهترین کجائی
در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده / در حسرت گل هستم ای باغبان کجائی . . .
.
.
.
دلتنگی همیشه از ندیدن نیست ، لحظه های دیدار با همه زیبائی گاه پر از دلتنگی است
.
.
.
گرچه میدانم نمی آیی ولی هر دم ز شوقت / سمت در می آیم و هر سو نگاهی میکنم
.
.
.
منو ببخش که ندیده میگرفتم التماس اون نگاه نگرونو
منو ببخش که گرفتم جای دست عاشق تو ، دست عشق دیگرونو
لایق عشق بزرگ تو نبودم . . .
.
.
.
دوست داشتن ساده اما دل سپردن سخت است / دل دادن ساده اما فراموش کردن سخت است
عاشق شدن ساده اما عاشق ماندن سخت است . . .
.
.
.
امید ، اشکی پر از شوق است که با لبخندی عمیق جاری است . . .
.
.
.
دست من گیر که این دست همان است که من / بارها در غم هجران تو بر سر زده ام . . .
.
.
.
دلا تا کی اسیر یاد یاری ، ز هجر یار تا کی داغداری
بگو تا کی ز شوق روی لیلی ، چو مجنون پریشان روزگاری . . .
.
.
.
اگرچه قلبم برای بودن کوچک است / اما برای همیشه مهمان این خانه کوچک باش . . .
.
.
.
جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید
ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید . . .
.
.
.
آره من اونم که گفتم واسه چشم تو دیوونم
آره من قول داده بودم تا تهش باهات بمونم
ولی پس دادی نگامو زیر رگبار غرورت
من فقط یه کم شکستم ، خوب نگام کنی همونم . . .
.
.
.
برای تو که هیچ وقت یاد نگرفتی بد باشی ، یه دنیا خوبی آرزو میکنم . . .
.
.
.
دل رو زدم به دریا زدم برات پیامی / فقط برای اینکه نگی که بی مرامی !
.
.
.
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری
گفتی نمی خواهی ببارم عشق ، اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری . . .
.
.
.
دریاچه دل پاک و نجیبی دارد / بنگر که چه حالت غریبی دارد
آن موج که سر به صخره ها میکوبد / با من چه شباهت عجیبی دارد . . .
.
.
.
دوست داشته باش و زندگی کن ، زمان همیشه از آن تو نیست . . .
.
.
.
هر گاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، خواهی دانست که چقدر دوستت دارم . . .
.
.
.
گناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست
به هر کس دل دادم بی وفا شد / چو پابندش شدم از من جدا شد . . .
.
.
.
هر رهگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن زار نگردد
هر جا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سر و پا یار وفادار نگردد . . .
.
.
.
دل به صدایی که مگر در تو رسد / ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد . . .
.
.
.
همیشه مست و شیدای تو بودم / به فکرآرزو های تو بودم
تموم آرزو های منی ، کاش / یکی از آرزوهای تو بودم . . .
.
.
.
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد و سه تا کوچه و پس کوچه و یک عمر بیابان دارد . . .
.
.
.
خوشا روزی که با هم مینشستیم / قلم در دست و کاغذ مینوشتیم
قلم بشکست و کاغذ در هوا شد / مگر خط جدایی مینوشتیم . . .
.
.
.
چه رنجی است زیبایی ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن
و چه زندگی آزار دهنده ای است تنها بودن . . .
.
.
.
سوگند میخورم ، به جز حضور تو هیچ چیز را در این دنیا را جدی نگرفتم
حتی عشق را . . .
.
.
.
من آن ابرم که میخواهد ببارد / دل تنگم هوتی گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت / نمیداند کجا سر میگذارد . . .
.
.
.
تا قاف ترین قله هستی سیمزغترین همسفرم باش
من مرغ اسیر دریاچه نورم / تا پر بکشم سوی خدا ، بال و پرم باش . . .
.
.
.
گاهی خیال میکنم از من بریده ای / بهتر ز من برای دلت برگذیده ای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی / تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای . . .
.
.
.
شاید آن روز که رفتم یاد تنهایی کنی / من همان تنهایی ام ، یادت نره یادم کنی . . .
.
.
.
مژه بر هم مزن ای دوست که بادم ببرد / چون سبک تر شده ام ، از پر کاهی ز غمت . . .
.
.
.
گر ز جهان بگذرم از تو نخواهم گذشت / سر رود از پیکرم از تو نخواهم گذشت
مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت / ور همه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت . . .
.
.
.
دوستی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب گریه نیست
دوستی یک کلبه ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل پروانه نیست
دوستی تنهای تنها یک تب است / بی تو ماندن در سکوت یک شب است . . .
.
.
.
عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است / هرچه عاشق زار تر ، معضوق از او بیزار تر . . .
.
.
.
صدایت میکنم هر شب ، تو هم امشب صدایم کن
تو مغروری ، غرورت را فقط یک شب فدایم کن . . .
.
.
.
شوق دیدار تو را قاصد بی رحم چه داند / آن قدر شوق به دیدار تو دارم که خدا میداند . . .
.
.
.
روزی سپری شد به امیدی که شب آید / شب آمد و دیدم به دلم تاب و تب آمد
ای دوست دعا کن که من بیچاره مبادا / در حسرت دیدار تو جانم به لب آید . . .
.
.
.
مهربانی نقش هر نقاش نیست / هر که نقشی را کشید نقاش نیست
نقش را نقاش معنا میدهد / مهربانی نقش یار است حیف که یار نقاش نیست . . .
.
.
.
پای من خسته از این رفتن بود / فصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم / راهش افسوس جدا از من بود . . .
.
.
.
من و این داغ در تکرار مانده / من و این عشق بیدار مانده
مپرس از من چرا دلتنگ هستم / دلم بین در و دیوار مانده . . .
.
.
.
دردم این است که باید پس از این قسمت ها
سال ها منتظر قسمت آخر باشم . . .
.
.
.
از پنجره روزگار به درخت عمر که مینگرم / خوشتر از یاد عزیزان ثمری نیست . . .
.
.
.
دو شاخه گل ، دو جام مستی ، فدای تو هر جا که هستی . . .